آشنایی با برخی عوارض تنبیه بدنی دانشآموزان
? مشت، لگد، کشیده دیگر اثر ندارد
تنبیه در لغت به معنی بیدار کردن، هوشیار کردن و به خود آمدن است. در اصطلاح رایج بیشتر به معنی سرزنش، تهدید، طرد، فریاد کشیدن و حتی کتک زدن کودک و نوجوان به دلیل انجام یک کار خطا و اشتباه یا عدم انجام وظایف و تکالیفی است که بر عهده او گذاشتهاند و در اصطلاح علمی «ایجاد یک موقعیت ناخوشایند» پس از بروز رفتار نامطلوب است که به هدف کاهش یا حذف رفتاری خاص اعمال میشود. اعمال قدرت از طریق تنبیه بدنی و ضرب و جرح خواهناخواه کودک را دچار عارضههای جسمی و روانی میکند یا در مواردی او را به موجودی رنجور و ناتوان مبدل میسازد و به دامن مشکلاتی همچون دروغگویی، ریاکاری، کندذهنی، بیارادگی، از دست دادن اعتماد به نفس و حس کنجکاوی، بیاعتمادی و کینهتوزی، یاس و نومیدی، سرکشی و طغیان، خشم و شرارت، احساس حقارت، حزن و اندوه، تنفر و دشمنی گرفتار میسازد. یکی از عوارض بسیار نامطلوب استفاده مکرر از تهدید و تنبیه بدنی که حتی در دورههای بالاتر تحصیلی هم مشاهده میشود، جانشین شدن «ترس از شکست» به جای «شوق و پیشرفت» است. بدیهی است که همه پیشرفتها و دستاوردهای بشر در عرصه علم و هنر نتیجه شوق وی به دانستن و فهمیدن بوده است نه ترس از چوب و کتک.
? از تنبیه تا نتیجه معکوس
<** ادامه مطلب... **>
تنبیه میتواند سبب افزایش مقاومت روانی و حق مقابله به مثل در مقابل تهدید کننده شود. چه بسا تنبیه شونده با خود بگوید «فوقش دو تا کشیده میخورم». به این ترتیب دانشآموز مانند مجرمی که دوره محکومیت یا مجازات هر جرمی را میداند، میان سود حاصل از انجام رفتار نامطلوب و نوع و میزان تنبیه دست به ارزیابی میزند و اگر تنبیه بعدی به منفعت فعلی بیارزد، اغلب به عمل خلاف مبادرت میورزد. به عبارت دیگر، مواقعی وجود دارد که کودک یا نوجوان رفتار مطلوب مغایر با رفتار نامطلوب را آموخته است اما به دلیل اینکه فایده انجام ندادن آن بیشتر از انجام دادن آن است یا ضرر انجام ندادن آن در مقابل منفعت حاصل از عمل خطا ناچیز است، به رفتار مطلوب روی میآورد. برای مثال، گاهی دروغگویی سودی برای کودک دارد که راستگویی ندارد یا سرزنش به قدری است که به دریافت فلان مقدار تنبیه میارزد. در چنین حالتی باید پاداش رفتار مطلوب و یا میزان و شدت تنبیه رفتار نامطلوب را زیاد کرد. بدیهی است که راه اول بیشتر منتهی به ایجاد انگیزه درونی و راه دوم بیشتر منجر به اجبار بیرونی است. اگر اعمال مدت، شدت و فراوانی زیادی داشته باشد، به تجربه و کرات ثابت شده است که در نهایت فرد تنبیه شده به تنبیه کننده آسیب میرساند. تنبیه بدنی، تنها برای تنبیه شونده آزار دهنده و ناراحت کننده نیست بلکه آثار زیانبار آن متوجه شخص تنبیه کننده نیز میگردد. بدیهی است که تنبیه دانشآموز مستلزم آن است که نظام زیستی- روانی فرد تنبیه کننده وضعیت خاصی پیدا کند. هرچند چنین وضعیتی در کوتاه مدت ممکن است با تخلیه عصبانیت و ناراحتی تنبیهکننده و کاهش موقتی رفتار تنبیه شده رضایتخاطر ایجاد کند اما در صورت ادامه و تکرار به ایجاد تنش و فشار در عضلات بدن، افزایش ضربان قلب و نبض، به هم خوردن تعادل شیمیایی خون و... منجر میشود. که اثرات کوتاه مدت آن به شکل خستگی و بیزاری از کار و فرسودگی زودرس ظاهر میشود. تنبیه (بهخصوص بدنی) علاوه بر بروز واکنشهایی که به صورت مقاومت مستقیم و یا مقابله به مثل بروز میکند، میتواند به بیتفاوتی و بیخیالی در دانشآموزان منجر شود.
تنبیه اغلب رفتار را بلافاصله اما بهطور موقت کاهش میدهد. تنبیهکننده نتایج کوتاهمدت آن را به حساب اثر مثبت تنبیه و فقدان تاثیر بلندمدت آن را به حساب شرارت و جسارت بیش از حد دانشآموز میگذارد. تنبیه نه تنها تنبیه شونده را از تنبیهکننده بیزار میکند بلکه دانشآموز را از کلاس و درسی که بهانه تنبیه و موجب تجربههای تلخ و ناخوشایند برای وی بوده است، دلزده میکند. این به نوبه خود میتواند زمینه ضعف دانشآموز را از دروس و یا فعالیتها فراهم کند و از هر جهتی کودک به دلیل تنفری که از بزرگسالان تنبیهکننده پیدا میکند، همواره از آنها دوری میکند و کمتر میل دارد در کنار آنها باشد. این واقعیتی است که در جای خود اثر تربیتی «الگوسازی و نقش الگویی» بزرگسالان را در عرضه رفتارهای نامطلوب و تعلیم فضایل اخلاقی به کودکان و نوجوانان مخدوش میسازد.
? توجیه تنبیه
عدهای از معلمان یا مسوولان مدرسه در توجیه اقدام خود به تنبیه بدنی دانشآموزان ادعا میکنند که روش تربیت اسلام مبتنی بر انذار و تبشیر است و از لغت انذار معنای کتک زدن، ناسزا گفتن و... استفاده میکنند. درست است که اسلام در جنبه برنامههای تربیتی و اصلاحی فرد و جامعه مجازات هم دارد. اما باید توجه داشت که اولا چنین مجازاتی را وقتی تجویز و اعمال میکند که فقدان کارایی سایر دادهها و روشها در عمل به اثبات رسیده باشد و ثانیا آثار سوء عمل خلاف به دامان اجتماع سرایت کرده باشد و یا حداقل بیم چنین خطری برود که در صورت اخیر اجرای مجازات، اولا حیات دیگران و در ثانی حیات فرد خاطی را مراد میکند. یعنی در نظام تربیتی اسلام تا کورسویی از امید به اصلاح و بازگشت به عمل نیک در وجود فرد باشد، بدوا روش تربیتی تبشیر، اکرام و نرمی است (حسنالمداره) و اگر کسی به خوشرفتاری و اکرام پاسخ مناسب نداد در آن صورت مجازات درست و به جاست (حسنالمکافاة).
وقتی ناظم مدرسه یا معلمی عنوان میکند «من معتقدم که فقط با کشیده میشود بچهها را به راه آورد» بدیهی است که غافل از این معنا هستند که بازوی خیبر کن علی (ع) ناتوان نبود. از اینکه تمام مردم جزیرهالعرب را صف کند و با نواختن کشیده در گوش آنها خیر دنیا و آخرت را به آنها ارزانی دارد تا نیازی به این همه نرمی و مدارا که تابلوی مظلومیت اوست نباشد. به همین دلیل میفرماید: «این تنها چهار پایاناند که با زدن ادب میشوند.» بر همین مبنا تاکید میکنیم معلمان و مسوولان مدرسه هرگز نباید به عنوان قاضی و داروغه درصدد صدور و اجرای احکام جزایی و یا با توسل به عملیات شبه کارآگاهی درصدد به تله انداختن، اقرار گرفتن، اثبات جرم و در نهایت، مجازات دانشآموز باشند. بلکه آنها باید بیشتر در نقش طبیبی ظاهر شوند که هدف عمدهاش یافتن علت و ریشههای درد و مشکل و حل و رفع آن با جلب همکاری والدین و خود دانشآموز است. بهگونهای که حتیالمقدور کوچکترین لطمهای به شخصیت دانشآموز وارد نشود. زیرا در همه حال این رفتار خطا و ناشایست دانشآموز است که باید مورد سوال و نکوهش قرار گیرد و نه شخص و شخصیت او.
? چه بایدکرد؟
?) مواقعی وجود دارد که در برخورد با رفتار خلاف و خطای دانشآموز با وجود اینکه روشهای گوناگون کاهش یا حذف رفتارهای نامطلوب، به طور کامل و اصولی اعمال شده است و با وجود اینکه اطمینان داریم دانشآموز خاطی هم از رفتار مطلوب آگاهی دارد و هم توان درک و امکان انجام آن را دارد، همچنان در ارتکاب به عمل خطا و رفتار نامطلوب اصرار دارد. در چنین حالتی که رفتار دانشآموز میتواند حاکی از طغیان و سرکشی او باشد. توصیه آن است که از عصبانیت و تنبیه بدنی دانشآموز به طور جدی پرهیز کنید چون اگر به بروز صدماتی منجر شود، اولا شما را مشمول ضوابط مربوط به «دیات» تعزیرات حقوقی و قانونی میکند و ثانیا موجب توبیخ، لغو ابلاغ یا حتی عزل شما از خدمات میشود. توصیه ما این است به اجرای دقیق آییننامه انضباطی عمل کنید.
?) وقتی دانشآموز از خشم لبریز میشود و در گرداب غرضورزی و لجاجت فرو میرود، دیگر فرصت یا تمرکز ذهنی برای درس خواندن ندارد. از این روست که صاحبنظران معتقدند که در امر تعلیم و تربیت باید هر آنچه نفرتزاست، کنار گذاشته شود و هر آنچه عزت افزاست، رواج پیدا کند. کودک را با استفاده از دو روش میتوان تنبیه کرد:
اول اینکه پس از بروز رفتار نامطلوب برای او موقعیتی ناخوشایند یا دردناک به وجود آورد، مانند وقتی که از کلاس غیبت میکند و سرزنش یا توبیخ میشود، دوم اینکه بعد از بروز رفتار نامطلوب کودک را از موقعیت یا عاملی خوشایند محروم کرده، مانند وقتی که او از کلاس غیبت میکند و او را در تمام یا بخشی از ساعت ورزش و یا گردش علمی و... محروم میسازند. البته در استفاده از روش دوم که از روشهای کمخطر تنبیه محسوب میشود، نباید شاگرد را همیشه و به طور ثابت از یک موقعیت خوشایند محروم ساخت، زیرا در این حالت صدمات ناشی از محروم شدن از مثلا کلاس ورزش یا گردش علمی جبرانناپذیر است. صاحبنظران معتقدند که در امر تعلیم و تربیت باید هر آنچه نفرتزاست، کنار گذاشته شود و هر آنچه عزتافزاست، رواج پیدا کند.
?) یکی از روشهای کاهش رفتارهای نامطلوب کودکان و نوجوانان، تقویت رفتار مغایر با آن است. باید رفتار مطلوب مورد تشویق قرار گیرد. اگر دانشآموز راست گفت و کار اشتباهی کرده بود به دلیل راست گفتن نباید مورد تنبیه قرار گیرد و هر کار دانشآموز، کار اشتباه در جای خود و راستگویی در جای خود مورد تشویق قرار گیرد.
?) در برخورد با دانشآموزان بیشفعال و شلوغ میتوان از روش نشست برخاست درباره هر کار اشتباه استفاده کرد تا انرژی اضافی آنها کم شود و خسته شوند تا بتوانند راحت در کلاس بنشینند که این عمل نیاز به صبر و حوصله معلم دارد. روش دیگر خاموشی، محروم کردن، جریمه کردن جبران است. محروم کردن از ورزش، بیاعتنایی کردن، کمکردن پول توجیبی از سوی والدین، جمع کردن آشغالی که دانشآموز در زیر صندلی خود ریخته است و اگر تکرار شود زیر صندلیهای هم ردیفی خود را نیز باید تمیز کند. جدی بودن همراه با مهربانی و خوشزبان بودن میتواند دانشآموز را با انضباط و درسخوان و حرف گوشکن بار بیاورد.
? پرخاشگری، عارضه تنبیه بدنی
پرخاشگری یکی از عوارض تنبیه است. در کلاسهایی که معلم تنبیه بدنی میکند و یا در خانوادههایی که پدر و مادر تنبیه کننده هستند، پرخاشگری و جنگ و دعوا در میان دانشآموزان و فرزندان خانواده یک الگوی رفتاری رایج و شایع است. کودک یا نوجوانی که سیلی میخورد، به هنگامی که در موضع نفوذ و اعمال قدرت باشد، به دیگران سیلی خواهد زد. گاهی تنبیه سبب تقویت رفتار نامطلوب در دانشآموز میشود. برای مثال، معلمی که شاگرد مزاحمی را جلوی کلاس میآورد و یا از کلاس بیرون میفرستد، ای بسا این امر سبب جلب توجه و یا حصول نتیجهای میشود که مطلوب دانشآموز باشد. پس قبل از اعمال هرگونه تنبیهی باید توجه کنیم که عامل یک موقعیت تنبیهی در نقش پاداش یا تقویت کننده رفتار نامطلوب عمل نکند. تنبیه بیشتر به دانشآموز میفهماند که کارش اشتباه بوده است ولی در آموزش رفتار مطلوب به وی کارایی چندانی ندارد، به عبارت دیگر، تنبیه بدنی سبب نابودی رفتار تنبیه شده و جانشین رفتار مطلوب به جای آن نمیشود بلکه در غالب اوقات تنها اثر آن این است که رفتار نامطلوب را به طور موقت واپس میزند.
نوشته شده توسط
حمید امامی راد
90/2/18:: 8:34 صبح
|
() نظر